عشق مامان

يه روز بد ديگه

  سلام مامان 😕 امروز هم يه روز بد ديگست انگار روزگار دلش نميخواد به ما بخنده 😥😥 امروز نتيجه ي دومين اقدامم رو ديدم منفي بود ظاهراً تو هم دوست نداري بياي پيش ما نه؟؟؟ خيلي دلم گرفته و ناراحتم نميدونم چرا  چرا خدا داره اينجوري امتحانم ميكنه نميدونم واقعاً 😔😔 ديگه خسته شدم عصبي شدم شكننده شدم  هيچ چيز قوي ايي ندارم هيچي به پوچي رسيدم ديگه
26 مرداد 1394

بابا جون مسعود

ماماني تو اين روزاي خوب خدا يه اتفاق بد واسه ما افتاده تو تاريخ ٩٤/٤/٣٠باباجون مسعود قلبش گرفت و فوت شد😢😢 هممون خيلي ناراحتيم خيلي بد شد كه از دستش داديم و شما نتونستي ببينيش خدابيامرز خيلي بچه هارو دوست داشت و همبازيشون بود  خلاصه خدا يه فرشته ي مهربون رو ازمون گرفت  واقعاً وقتي مگاش ميكردي ميفهميدي كه فرشته ها ميتونن مرد هم باشن😭😭😭 بين ناراحتيامون و اين همه غصه ي از دست رفتن بابا مسعود ني نيه خاله الهام هم بدنيا اومد😍 اقا ايليا خيلي خوشگله و همه با اومدنش خوشحال شدن  الان شش روزشه منم هرروز ميرم پيشش و باهاش بازي ميكنم و بغلش ميكنم ماماني قربون چشمات بشم ان شاالله يه روزي برسه كه با تو بازي كنم ...
17 مرداد 1394

دومين اقدام

سلام عزيز دل مامان  خوبي قربونت برم؟؟؟خيلي وقته نيومدم واست بنويسم ماماني ببخشيد ولي خوب تو اين مدت هم كه نيومدم اتفاق خاصي نيوفتاد ماماني گلم من و بابايي اولين قدم رو واسه به دنيا اومدن شما انجام داديم و متاسفانه شما لوس تشريف داري و اينجور كه بوش مياد ما حالا حالا ها بايد منت شما رو بكشيم 😥 ماماني دوباره امپول زده😖😖 خيلي درد داشت ولي بخاطر تو تحمل ميكنم 😍 ماماني از خدا ميخوام اين دفعه تو رو بده به ما ديگه نمون پيش خدا بيا اينجا  ماماني خيلي دلتنگتم❤️
17 مرداد 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به عشق مامان می باشد